به گزارش شهرداران، این تصویر خود را از طریق کنفرانس ها، نقاشی های جسورانه، آزمایش های تفریحی تحمیل می کند که : شهر فردا، هوشمند خواهد بود زیرا پر از وسایل الکترونیکی است. برنامه کلود بالای سرمان، رابطهای هوشمند در نوک انگشتان ما، و حسگرهایی که در زمان واقعی، نبض شهر، حرکات، انتشار دی اکسیدکربن، فعالیتها را همچون یک بیمار متصل به لوله – یا یک ورزشکار سطح بالا با عملکرد کامپیوتری در مرحله تمرین دنبال میکنند.
شهر هوشمند، قبل از اینکه تصویری علمی-تخیلی برای رویاهای هیجان انگیز باشد، در حال حاضر یک تجارت پررونق است. طبق تحقیقات شرکت ABI نیویورک، بازار فناوریهای حامی پروژههای شهر هوشمند از ۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است. همچون کیکی اشتها آور که اولین نمونه های آن در آشپزخانه های سراسر دنیا وجود دارد. آمستردام هوشمند در هلند، پلانت ولی در پرتغال، شهر ماسدار در امارات متحده عربی همه پروژههایی هستند که فناوری دیجیتال را هر بار با یک کلمه کلیدی در بطن فرآیند توسعه شهری قرار میدهند: انرژی. در کره جنوبی، شهر جدید سونگدو سیتی، که در زمان رکورد بر روی زمین از دریا گرفته شده، در جنوب اینچئون ساخته شده است، بلندپروازانه ترین پروژه شهری از زمان برازیلیا (۱۹۶۰) است. ۳۵ میلیارد دلار روی میز گذاشته شده است تا از یک مرکز فرماندهی باشکوه که توسط شرکت آمریکایی سیسکو طراحی شده است، یک “شهر فراگیر” ایجاد شود، که در آن مصرف انرژی به صورت بلادرنگ در زمان واقعی نظارت می شود.
این آینده هوشمند مانند آیفون، میتواند صلحآمیز به نظر برسد: اگر فناوری شهرهای ما را از آلودگی نجات دهد چه میشود؟ این بحث واقعاً حیاتی است، در واقع : در حالی که امروزه شهرها ۲ درصد از سطح کره زمین را اشغال می کنند، ۵۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده اند، ۷۵ درصد انرژی تولید شده را مصرف می کنند و منبع ۸۰ درصد انتشار دی اکسیدکربن هستند. شهرها و ساکنانش، هم انرژی بر پرمصرف و هم منبع اصلی آلودگی، جزو اولین هایی هستند که تحت تأثیر گرمایش جهانی قرار می گیرند و ارتباط بین نظارت دیجیتالی و فناوریهای سبز مطمئناً نوید مراکز شهری است که میدانند چگونه ترکیب زباله/تخلیه را به طور مؤثر مدیریت کنند.
نوآوریهای “اجتماعی- فنی”
با این حال، با استناد به یک پارادایم به همان اندازه فریبنده بنام شهر مقرون به صرفه، ابرقدرت فناوری های هوشمند یعنی شهر صرفه جو را به عنوان راه حل های معجزه آسایی برای مشکلات شهری مورد انتقاد قرار می دهند. این شهر پسانفت که اولین جایگاه آن اروپا خواهد بود، توسط ژان هانتجنس، فیلسوف و برنامهریز شهری در مقالهای به همین نام توسعه یافته که هدف آن «ایجاد رضایت بیشتر با منابع کمتر» است. این کار با کنترل هزینه های انرژی و هزینه های شهری (اجاره، سوخت، مالیات های محلی و غیره) میسر می شود. به گفته وی، جمعیت از قبل آماده پذیرش چنین تغییراتی هستند، چرا که امروزه مفاهیمی چون سلامتی، سادگی و رجوع به طبیعت ارزش زیادی پیدا کرده است. به طور خلاصه، شهری سازگار با چالش های روزمره، توهم یا سردرگمی آینده نگرانه نیست.
برای طرفداران شهر صرفه جو، تضاد بین دو دیدگاه هوشمند در مقابل مقتصد، در هزینه غیرقابل دسترس شهر با فناوری پیشرفته است. فناوریهایی که مانند برادر بزرگتر (big brother) برای برنامهریزی شهری اعمال شده و اغلب باعث ترس از نظارت جهانی میشوند یعنی شهروندان را به وضعیت مصرفکنندگانی تقلیل میدهد که در سفرها و فعالیتهایشان، به نفع مدیریت شهری متمرکز و منطقی رفتار کنند. آنچه اهمیت دارد، به کارگیری نوآوریها، مانند کاتالوگ با فناوری پیشرفته نیست، بلکه کاربرد این نوآوریهای فناورانه توسط ساکنان است. شهر مقتصد نیز در همان چیزی تجلی می کند که آقای هانتجنس آن را نوآوریهای «اجتماعی-فنی» مینامد : بهبود کاربریها، تخصیص جدید فضا و فعالیتهای تولیدی. به طور خلاصه، پیوندهای تکنولوژیکی امکان زندگی بهتر در شهر و کنترل مصرف انرژی آن را فراهم میکند.
چرا که حتی از نقطه نظر «مقتصدانه»، نه تنها برای فرداها، بلکه امروز، با نشان دادن سودمندی ملموس، هوشمندی اساس صرفه جویی در انرژی است. کاهش نشتی در شبکههای آب، تنظیم روشنایی عمومی، بهبود جریان ترافیک: چالشها متعدد هستند و تأثیر مستقیمی بر ردپای کربن مرکز شهری و هر شهروند دارند.
شفاف سازی فناوری
ساسکیا ساسن، جامعه شناس آمریکایی، از سرعت تغییر کنترل نشده به سمت شهر هوشمند و فوق دیجیتالی هشدار می دهد: “وقتی از شهرهای هوشمند صحبت می کنیم، مشکل این است که اغلب به مورد سیستم های فنی اشاره می کنیم که شهر را از شهری بودن خود خارج می کنند. ما باید به جای استفاده از فناوریهایی که شهر را غیرشهری میکنند، برای شهری سازی فناوریها تلاش کنیم. فناوریهای گسترش یافته در شهر بایستی سازگارپذیر باشند… شهر باید قابلیت هک کردن (دریافت اطلاعات) را داشته باشد. در غیر این صورت، ما در معرض از بین بردن ظرفیتهای سازگاری هستیم که در طول قرنها نقطه قوت آن بوده است”.
هک کردن شهر؟ این تئوری ممکن است تعجب آور به نظر برسد. با این حال، این ارتباط بین پتانسیل با فناوری بالا جهت بهبود ردپای کربن در زندگی روزمره و نیاز شهروندان به حفظ مالکیت فضای شهری، به عنوان نیروی محرکه شهر اقتصادی محسوب می شود. اجازه ندهید فناوری های پیشرفته شهری سرد و تمامیت خواه را شکل دهند، بلکه به عنوان نقش آفرینان درگیر، با تغییرات در سبک زندگی همراه شوند. فناوری باید برای ترویج ظهور یک “شهر سبک” مفید بوده و از آن استفاده شود.
از این رو، در می یابیم که ویژگی های فنی و امکانات تکنولوژیکی یک سایت جهت تشکیل یک شهر کافی نیست. یک پوسته با فناوری پیشرفته بدون تعاملات، مبادلات و اختلافات بین جمعیتهای مختلف که آن را پر میکنند، به آن پویایی میدهند، آن را تکامل میبخشند هیچ چیز نیست – بسیار بهتر از نسخه های ارتقا یافته نرم افزار مانیتورینگ. البته هوشمندانه بودن در نظر گرفتن شهر، شخصیت ها، تاریخچه، فضاها و مکان ها به عنوان یک موجود کاربردی ساده یا قابل تعویض هم نیست. همانطور که جامعه شناس آمریکایی توضیح می دهد، سیم ها باید در همه جا قابل مشاهده باشند تا اطمینان حاصل شود که جریان اطلاعات، توسط شهروندان (چشم های شهر) قابل درک است. یک “فضای اکتشافی” تنظیم شود. اطلاعات شفاف گردد. جعبه سیاه کنترل منفجر شود. چون منطق مهندس همیشه منطق شهروند نیست. ما باید جایی را برای ملاقات، برای موارد غیرمنتظره، برای تنوع بگذاریم. یک آگورای دیجیتال برای حمایت از شیوه ها و مبادلات زیست محیطی خوب تصور کنید. شهر هوشمند و اقتصادی تنها در صورتی مستحق این امتیاز خواهد بود که توسط ساکنانش ایجاد شود.
تعامل دستگاههای اجرایی
شهرداری منطقه١٢ دراعماق دههامتری زمین چه کار میکند؟
معاون شهردار تهران خبر داد؛
شهردارمنطقه١۴ تاکید کرد: